Monday 5 December 2011


حمید یوسف

چرا به‌ جداێی کردستان از ایران و تشکیل کشور مستقل کرد رأی خواهم داد

چرا به‌ جداێی کردستان از ایران و تشکیل کشور مستقل کرد رأی خواهم داد اگر تحت نظر سازمان ملل متحد در کردستان رفراندومی برای تعین سرنوشت کردستان انجام بگیرد.
دوستانی که‌ نوشته‌های کوتاه من را در این مدت در ایران گلوبال دنبال کرده‌اند متوجه‌ شده‌ اند که‌ نوشته‌های من بیشتر در رابطه‌ با حل مسأله‌ ملی بوده نظر به‌ حساس بودن و اهمیت بیش از حد مسأله‌ ملی و راه حلهای آن ( خود مختاری - فدرالیزم اداری و استانی ، فدرالیزم جغرافی و تاریخی ، فدرالیزم ملی یا قومی - و کنفدرالیزم
و همینطور استقلال یا جداێی کامل و تشکیل کشور مستقل. تقریبأ در بین احزاب سراسری بحثهای خودمختاری و انواع فدرالیزم کم کم جا افتاده‌ و حساسیت در رابطه‌ با این 2 شیوه‌ حل مسأله‌ ملی کمتر شده‌ هرچند طرفداران تمامیت ارضی هنوز هم در مقابل این 2 راه حل نیز از خود مقاومت نشان مدهند و آن را در راستای جدایی و استقلال کامل این ملتها میدانند .
احزاب سراسری و اپوزسیون ایرانی هر نوع همکاری و نزدیکی با احزاب و جریاناتی که‌ در بخشهای ملی فعالند از جمله‌ ( احزاب کرد، بلوچ ، عرب ، ترک ، و ) را منوط به‌ وفاداری به‌ تمامیت ارضی ایران کرده‌اند و چون فدرالیزم و خودمختاری و ،واژه‌ و کلمه‌ ملت را به‌ جای قوم در جهت استقلال این ملتها میدانند بنابر این از هر نوع همکاری برای مبارزه‌ در برابر رژیم را به‌ شکست کشانده‌ و من در آینده‌ نیز دورنمایی برای این همکاری نمیبینم چون نه‌ این ملتها از حقوق عدلانه‌ خود صرف نظر میکنند و نه‌ تمامیت خواهان ارضی ایران حا ضرند به قول خود از 1 میلمتر از به‌ اصطلاح خاک ایران صرف نظر کنند و در این راستا بحث استقلال و جدایی برای آنها طرفداران تمامیت ارضی بحثی ممنوعه‌ و خط قرمزی برای خود میدانند.
بحث و طرح خودمختاری کردستان در ایران اساسأ از طرف حزب دمکرات کردستان مطرح شد و بعد از تغیر برنامه‌ حزب دمکرات کردستان از خودمختاری به‌ -فدرالیزم دیگر طرح خودمختاری نه‌ موضعیت دارد و نه‌ قابل پشتیبانی و دیگر هچ کدام از احزابی که‌ در سرزمین مناطق سکونت ملتهای ایران زندگی میکنند از خودمختاری صحبت نمیکنند و‌به‌ طرفداران حل مسأله‌ ملی از طریق فدرالیزم رۆز به‌ روز افزوده‌ میشود ولی تمامی نیروهای که‌ دم از فدرالیزم میزنند استنباط یکسانی ازآن شیوهای متعدد فدرالیزمی که ‌وجود دارد ندارند من در اینجا نه‌ قصد دفاع از فدرالیزم را دارم و نه‌ بحث از شیوهای متعدد آن هر چند امیدوارم به‌ دلیل موضعیت وطرفداران بیش از حد حل مسأله‌ ملی به‌ شیوه‌ ی فدرالی در ایران که‌ هر روز بیشتر میشوند و حتی قشر وسیعی از طرفداران تمامیت ارضی نیز اکنون به‌ طرفداری از فدرالیزم سخن میگویند که‌ تنها راه حلی است که‌ میتواند چهار چوب تمامیت ارضی را نگهدارد کشیده‌ شده‌اند این بحث (فدرالیزم ) و انواع آن بیشتر بحث و مکتوب شود باشد که‌ این مهم کمکی باشد به‌ در کنار و باهم زیستن .
مخالفت من با فدرالیزم و دفاع از جدایی متمدنانه‌ و تشکیل کشور مستقل کردستان بیشتر تجربه‌ یگوسلاوی و بخصوص کردستان عراق را در نظر دارد که‌ تجربه‌
اول یگوسلاوی با وجودی که‌ کشوری فدرال بود و به‌ غیر از آلبانها، مقدونیها ، و سلواکها بقیه‌ کراتها ، سربها، بۆسنیها تقریبأ 1 ملت و 1 زبان سربۆکرات داشتند
و مذهبی جدا از هم که‌ بۆسنیهای مسلمان، کراتهای کاتۆلیک و صربهای ارتدوکس با جنگی خونین از هم جدا شدند بنا بر این همزیستی مسا لمت آمیز در کنار هم کشور فدرالی یگوسلاوی در نهایت به‌ جدایی کشیده‌ شد .
در رابطه‌ با کردستان عراق به‌ دلیل اینکه‌ خود کرد هستم و از نزدیک آنجا را دیدم و مسایل و حوادث آنجا را دنبال میکنم میتوانم با قاطعیت بیشتری در مورد آن نظر دهم و حوادث آنجا را تحلیل کنم و باید بگویم که‌ کردهای این بخش از سرزمینم کردستان به‌ بسیاری از خواسته‌های عادلانه‌ خود رسیدند ولی با وجود تمام اینها
من به‌ استحکام و ادامه‌ فدرالیزم بر اساس عدم تمرکز بر آورد خواسته‌ های تمام مردمی که‌ در 1 کشور به‌ نام عراق زندگی میکنند ( عراق فدرال) خوشبین نیستم
وچه‌ بسا در نهایت عراق سرنوشتی بهتر از یگوسلاوی نخواهد داشت .
من اینجا سعی خواهم کرد سیر تحولات در کردستان عراق به‌ اختصار بیان کنم و دلایل عدم خوشبینی خود را در مورد شیوه‌ اداره‌ فدرالیزم عراق را به‌ بحث بگذارم
پایان جنگ جهانی اول . فروپاشی امپراتوری عثمانی را نیز به‌ دنبال داشت وا ین امپراتوری بخش اعظم سرزمینهای اشغالی خود را از دست داد و از دل این فروپاشی کشور عراق نیز متولد شد تولدی که‌ بر پایه‌ خواسته‌ های تمامی مردم آن سرزمین نبود بلکه‌ بر پایه‌ تأمین منافع امپراتوری انگلیس بود و دولت انگلیس برای تأمین هر چه‌ بیشتر منافع خود کردستان عراق را که‌ ( ملک محمود ) در آنجا حاضر نبود بخشی از سرزمین عراق باشد و خود را پادشاه‌ کردستان خوانده‌ بود و بنام خود سکه‌ میزد به‌ کردستان از طریق زمین و هوا حمله‌ میکند و کردستان را اشغال میکند و ملک محمود را دستگیر و به‌ هندوستان تبعید میکند و با زور کردستان را به‌ بخشی از کشور تازه‌ تأسیس شده‌ عراق ملحق میکنند ولی مبارزه‌ برای آزادی و استقلال کردستان در تمام طول تأسیس کشور عراق در عرض این 80 سال برای 1 لحضه‌ نیز خاموش نشد و من اینجا لازم نمیبینم تمام وقایع 80 سال گذشته‌ را بیان کنم فقط اشاره‌ به‌ دوره‌ اخیر اکتفا میکنم .
بعد از پایان جنگ 8 ساله‌ ایران و عراق هر 2 کشور صدمات جدی مالی ، جانی خورده‌ بودند ولی عراق به‌ یمن منابع عظیم نفتی و کمک کشورهای عربی برای بازسازی عراق و بازسازی ارتش خسته‌ خود میپردازد و در همین رابطه‌ عراق بعد از قرار داد صلح با ایران خیالش از جانب ایران راحت بود و حملات خود را به‌
کردستان وسعت میدهد و هم زمان کویت را نیز به‌ تصرف خود درمی آورد جنایات عراق و صدام در این مدت در کردستان که‌ به‌ (انفال) آیه‌ ای از قرآن بود در حد جنوساید و کشتارعمومی در کردستان بود که‌ 182000 کودک ، زن ، پیرمردها و پیرزنها قربانیان اصلی این جنوساید بودند. ولی غرب برای حفظ منافع خود که‌
صدام به‌ کویت حمله‌ کرده‌ بود دخالت کرد و کویت را از چنگال صدام آزاد کردند این درگیری غرب با صدام باعث شد که‌ کردها در شمال و شیعیان در جنوب همزمان حملات خود را به‌ نیروهای صدام (عراق) شدت بخشند ولی شکست و عقب نشینی صدام از کویت و معاهده‌ای که‌ صدام با غرب امضا میکند عراق و رژیم صدام را نجات میدهد و صدام که‌ از فروپاشی کامل نجات یافته‌ بود به‌ فکر انتقام از شیعیان و کردها می افتد و شیعیان را با وحشیگری کامل و کشتارهای بغایت صعبانه‌ سرکوب میکند و با حمله‌ های وسیع نیز به‌ کردستان مردم کردستان دست به‌ کوچ دستی جمعی در ابعاد ملیونی به‌ طرف ایران و ترکیه‌ میزنند و این کوچ وسیع و دستجمعی افکار عمومی دنیا را متوجه‌ خود میکند بناچار غرب دفاع از کردستان در مدار 36 درجه‌ را در برابر عراق اعمال میکند و این سر آغازی میشود
برای پا تک نیروهای مسلح کرد و مردم به‌ نیروهای عراقی و تمام کردستان را مردم با قیام عمومی آزاد میکنند حتی کرکوک نیز به‌ تصرف مردم کردستان و نیروهای کرد میافتد که‌ بعدها کرکوک را صدام با همکاری مجاهدین خلق ایران دوباره‌ از دست نیروهای کرد در می آورد تمامی این وقایع در سال 1990 اتفاق میافتد در فاصله‌ 1990 تا 2004 حمله‌ آمریکا به‌ عراق کردستان تقریبأ مستقل بود ومردم کردستان از طریق کنترل بر فروش نفت عراق و سهم کردستان و همچنین گمرک ابراهیم خلیل مرز بین ترکیه‌ و کردستان عراق کم ،کم داشت موقعیت کردستان مستحکم میشد و تمامی احزاب و شخصیتهای عراقی از شیعه‌ و سنی -اپوزسیون حکومت صدام همانهایی که‌ امروز در مرکز قدرت عراق قرار دارند از موقعیت کردستان آزاد استفاده‌ کردند و کردستان پایگاهی شد برای آنها .
از جمله‌ مجلس اعلاء اسلامی عراق به‌ رهبری محمد باقر حکیم (ایشان بعدها در بمب گزاری کشته‌ شدند) وبرادر ایشان عبدوالعزیز حکیم و همین طور حزب الدعوه‌ به‌ رهبری جعفری نخست وزیر پیشین عراق و المالکی نخست وزیر در مسند ، و ایاد علاوی ، احمد چلبی ،پاپاچی ،طارق الهاشمی،شعبان جبوری ،وفیق السامورایی
این افراد که‌ کردستان در عرض این 14 سال مکان و پایگاهی برای آنها شده‌ بود و حاضر بودند حتی پای سند استقلال کردستان نیز امضا بگذارند با حمله‌ آمریکا
به‌ عراق از سال 2004 تا 2008 با ز ملت کرد و نیروهای کرد به‌ علت انسجام خود در عراق وجنگ و بمب گزاریهای هر رۆزه‌ در گوشه‌ و کنار عراق و ویرانی عراق، کردستان تنها منطقه‌ آرامی بود در عراق .
اشغال عراق و پایان دوره‌ 1 ساله‌ حکم آمریکایی - پۆل بریمیر انتخاباتی آزاد در عراق انجام گرفت و شیعیان در 1 لیست متحد اکثریت آرای را به‌ دست آوردند ولیست همپیمانی کردها بعد از شیعیان در ردیف دوم قرار گرفتند و حتی کردها در شهر کرکوک اکثریت مطلق آرای آن شهر را از آن خود کردند بنابر این پۆستهای مهم دولتی و وزارت خانه‌ ها بین لیستهای برنده‌ به‌ ترتیب تقسیم شد و اولین پارلمان آزاد عراق تشکیل گردید و این پارلمان بعد از گفتگوهای زیاد قانون اساسی عراق فدرال را به‌ تصویب رساند لازم به‌ گفتن است در انتخابات عراق کردها در تمامی مناطق کردستان در کنار هر صندوق رأی گیری صندوقهای برای برای رأی گیری کردها گذاشتند . که‌ آیا خواهان عراق فدرال هستند؟ یا خواهان استقلال کردستان ؟ که‌این رأی گیری با 2 پرچم کردستان و عراق رأی دهنده‌ میبایست بر روی یکی از آن پرچمها علامت میزد که‌ در این رأی گیری غیر مستقیم 98% ملت کرد به‌ جدای کردستان از عراق و کردستان مستقل رأی دادند و نتیجه‌ این رأی گیری برای سازمان ملل فرستاده‌ شد ولی در رأی گیری عادی کردستان بخشی از عراق فدرال شد و همان طور که‌ گفتم قانون اساسی عراق به‌ تصویب رسید و اعلام شد که‌ عراق از 2 ملت اساسی کرد و عرب تشکیل شده‌ به‌ اضافه‌ اتنیکهای دیگر. ترکمن.آشوری. کلدانێ.یزیدی
و 2 زبان عربی و کردی زبان رسمی عراق شدند و قرار شد بر روی پاسپۆرت و پۆل با 2 زبان کردی و عربی نوشته‌ شود .پارلمان . حکومت . پرچم و سرود ملی کرد در منطقه‌ کردستان به‌ رسمیت شناخته‌ شد و در مورد کرکوک و خانقین ، مندلی ، جلولا، شنگار. قرار شد بعد از 1 سال رفراندمی در این مناطق صورت گیرد و وضعیت این شهرها و مناطق آن روشن شود که‌ در حوزه‌ کدام حکومت فدرال عراق قرار خواهد گرفت در مورد نفت قانون اساسی تصویب شده‌ عراق فدرال صراحتأ
اعلام میدارد حکومتهای فدرال عراق حق بستن قرار داد نفتی و کند چاهای نفتی را دارند بودجه‌ کردستان از کل دارآمدهای عراق 17% اعلام شد بعد از 4 سال اشغال عراق جنگ داخلی عراق را به‌ مرز نابودی کشاند و سرمایه‌های آن تاراج شد و حکومتهای عراق که‌ خود را ناتوان می دیدند در مقابل القاده‌ و نیروهای اسلامی و خرابکاریهای ایران ، ترکیه‌ ، سوریه‌ ، و کشورهای عربی بنا بر این در عرض این 4 سال نیز چاره‌ای به‌ غیر از هـمکاری با کردستان آرام نداشتند
ولی به‌ محضی که‌ عراق کم کم آرامتر شد و تعداد بمب گزاریها کمترو کمتر شد همان اپۆزسیونی که‌ زمانی جای نداشتند همان کسانی که‌ در کنفرانسهای لندن و اربیل در فاصله‌ سالهای 1990 تا 2004 حاضر بودند پای استقلال کردستان نیز امضا بگذارند کم کم شروع کردند به‌ مخالفت با خواسته‌ های عادلانه‌ ملت کرد
اول رفراندم کرکوک و مناطق دیگر را به‌ عقب انداختند زبان کردی و عربی که‌ زبان رسمی عراق بود و قرار بود تمام مراسلات دولتی مهرهای حکومتی و کاغذهای حکومتی پۆل ، پاسپورت قرار بود با کردی و عربی باشد مرتب به‌ عقب می اندازند بودجه‌ کردستان که‌ قرار بود اول 25% کل بودجه‌ عراق باشد به‌ 17% تبدیل شد و هم اکنون در پارلمان عراق میخواهند بودجه‌ کردستان را به‌ 13% برسانند ولی جلال طالبانی تهدید کرد که‌ اگر بوجه‌ کردستان را به‌ 13% برسانند آن را وتو خواهد کرد .
ملاحضه‌ میفرمایید که‌ ملت کرد ‌ در ایران ، ترکیه‌ ،عراق ، سوریه‌ در اکثریت نیست و در ایران در مقابل ترک آذری و فارس در اقلیت مطلق قرار دارد بنا بر این هر نوع سیستم دمکراتیکی در ایران بر قرار گردد باز این ملت کرد در پارلمان ایران اقلیت کوچکی خواهد بود که‌ به‌ آسانی حقوق آن زیر پا گذاشته‌ خواهد شد همچنان که‌ در عراق سعی بر این است به‌ همن دلیل من هیچ دورنمای موفقی برای ملت کرد در هم زیستی در چار چوب و تمامیت ارضی ایران پیش بینی نمیکنم که‌ خواسته‌های عادلانه‌ این ملت را بر آورده‌ کند به‌ همین دلیل ملت کرد باید این تابو را بشکند و صراحتأ از جدای و اسقلال خود از ایران پای فشاری کند همچنانکه‌ تمامیت خواهان ارضی بر تمامیت ارضی پای فشاری میکنند من ایمان دارم که‌ کردستان مستقل آزاد . دمکرات ، و سکولار نمونه‌ موفقی در منطقه‌ خواهد بود که میتواند با همسایگان خود در کمال آزادی و دوستی بر اساس میثاقهای جهانی در کنار هم زندگی کنند .
و کسانی را که‌ بر این باورند کردستان در حالت جدای به‌ علت عدم وجود زیر بنای اقتصادی به‌ کردستانی فقیر تبدیل خواهد شد من آنها را به‌ دیدن سیاتهای که‌ در پایین میزنم دعوت میکنم که‌ اتفاقأ در حالت جدای کردستان از ایران مردم کرد مردمی خوشبخت و آزاد خواهند شد .
و من امیدوارم به‌ جای جنگ و لشکر کشی همه‌ قبول کنند که‌ ملت کرد در رفراندمی تحت نظر سازمان ملل سرنوشت خود را تعین کنند در در این حالت من فرد از کسانی خواهم بود که‌ به‌ جدای و تأسیس کشور مستقل کرد رأی خواهم داد

1 comment:

M Baloch said...

salaam vajah aazaat

Baloch Community - Sweden i linka ham bel. menatvaar M Baloch

http://baloch-community-sweden.blogspot.com/